دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات دینا☆

دخترکم بهانه گیر شده

سلام دختر عزیزم  الان که دارم برات مینویسم خوابی والبته کمی سرما خورده   که اونم به خاطر دیروزه که طبق معمول جمعه ها با بابا احسا رفتی حموم و وقتی در اومدی نذاشتی خوب موهات رو سشوار بکشم و البته کلاهت رو هم زود در آوردی و منم هر چی تلاش کردم که تو کلاهت رو برنداری بیفایده بود   بعدظهر عطسه هات شروع شد وامروز که بردمت خونه مامان بزرگ گغت که آبریزش بینی هم داشتی فقط خدا کنه بدتر از این نشی گلم   دینا جونم خیلی دوست داری بری خونه مامان بزرگ حتی بعدظهرها هم که از خواب پا میشی بازم  میگی بریم خونه مامان بزرگ  کلا هر وقت ازت میپرسیم کجا بریم میگی خونه مامان بزرگ  البته  مامان ب...
5 اسفند 1391
1